✿ Our Little Princess ✿

نوروز 94

1394/1/1 13:03
244 بازدید
اشتراک گذاری

همه خرید هامو انجام داده بودم .. برای اولین بار دنبال مانتویی بودم که بدون دکمه باشه و با شال بپوشم ..

خیلی هم خوش شانس بودم که وقتی رفتم مدبرتر دیدم یکی از دوستای دانشگاهم اونجاست و کلی برام مدل آورد ، منم یه مانتو سفید خوشگل انتخاب کردم که مناسب حال و روزم باشه خجالت.. خیلی هم دوست داشتم وسایلامو .. ولی تا دقیقه 90 نمیدونستم دیگه شلوارم تنم نمیاد .. عصر آخرین روز فروردین رفتیم و من یه شلوار حاملگی خریدم ..

اینا همه نشانه هـای خوبی برام بـود محبت صبحشم هم همراه بابایی رفتیم بیرون و سبزه و سمنو و کلی واسیل هفت سین خریدیم .. با اینکه فکرشم نمیکردم با اون حال و روزم هفت سین بچینم ، ولی با شوق و اشتیاق بابایی تونستیم زودی یه هفت سین بچینیم .. راستــی امسال بابایی 3 تــا مـــاهی گرفت

 

 

دعـا کردم امسال سال پربرکتی برای همه باشه ، و همچنین سال سلامتی و تندرستی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

و
30 اردیبهشت 94 10:15
سلام خاله جون.... اولین کامنتم برای تو گل دختر.... الهی که همیشه سالم باشی... خاله جون قدر مامان وباباتو همیشه بدون...برات بهترینهاروارزو میکنم