✿ Our Little Princess ✿

فقط یه روز دیگه ..

1394/6/21 12:43
501 بازدید
اشتراک گذاری

بعله دختر گلم .. دیگه نیومدم بگم 2 هفته و 1 هفته ..

ماجرا از این قرار بود که دو هفته پیش میخواستم مث همیشه پست بذارم ، بدنم از دو روز قبلش میخارید

چهارشنبه 11 شهریور رفتم سونوی آخرم ..دل توی دلم نبود .

نفسم 35 هفته و 5 روز بودی با وزن 2700 گرمハートだよ。1つ のデコメ絵文字 . خانوم دکتر گفت همه چی خوبه ..

خونه اومدم و خارشم روز به روز بیشتر میشد .. شنبه رفتم مطب خانوم دکتر بعد از مراحل دایمی وقتی پوستم رو دید شوکه شد گفت حتما یه تست هورمون های کبد بدم . منم استرس گرفتم و زودی رفتم تست دادم

عصرش جواب رو گرفتم و خدا رو شکر هورمون های کبدم نرمال بود ، چون اگه نرمال نبود دکترم ختم بارداری میداد ..

دوشنبه 16 شهریور صبح دوباره رفتم مطب و خانوم منشی مث همیشه هوامو داشت ، رفتم داخل و خانوم دکتر گفت خوشبختانه آزمایشت خوبه ولی به خاطر حساسیت به هورمون های جفت کهیر شدم ، و گفت تا زایمان نکنی مشکل حل نمیشه ،منم گفتم تا یکشنبه صبر میکنم که دختر گلم 37 هفته تمام شه ، و خانوم دکتر گفتن اگه نتونستم تحمل کنم حتما برم بیمارستان ..

برام 3 تا آمپول بتامتازون هم دادن که بزنم برای اینکه خدایی نکرده ریه های دخترم حساسیت نده..

خــــدا رو هـــــــزاااار بار شکر میکنم که تا امروز رو رسوندیم و فردا روز بزرگمونه

انشالله با توکل به خدا صبح زود میرم بیمارستان تا خدا فرشته ام رو بسپاره به آغوشم60039_tender.gif

خیلی هیجان دارم 

پسندها (6)

نظرات (6)

مامان نی نی ناز
21 شهریور 94 13:12
انشالله به سلامتی بغلش کنی... زود بیا عکس های ناز نی نی رو برامون بذار عزیزم
هانا
21 شهریور 94 18:48
فرزانه جونم امیدوارم به خوشی نی نیت رو به دنیا بیاری
مامان لیلا
21 شهریور 94 23:50
واااای خیلی لحظه ی خوبیه این روز آخری ،یه حس خیلی عجیبومتفاوت ، عزیزم ایشالا بسلامتی دختر نازتو بغل بگیری خیلی خیلی مراقب خودت و دختر گلت باش
نسرین
22 شهریور 94 1:35
چی بگم....پراز شوقم برات فرزانه....چشمام هرلحظه ممکن.ببارن.ایشالله به سلامتی زایمان میکنی .... عزیزم فرداروز بزرگی.خودت ودخترتو به دستای مهربون خدا میسپارم ....
نگین بانو
22 شهریور 94 4:03
عزیزم به سلامتی
زندگی با طعم خوشبختی
23 شهریور 94 9:22
ای جان عزیز دلم مبارک باشه ان شاءالله که قدمای کوچولوش پر خیر و برکت باشه براتون .